نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

اتل متل توتوله 3

1392/4/31 13:44
433 بازدید
اشتراک گذاری

 

 یکشنبه 1392/04/23

وبازهم یک روز جذاب وشیرین با رنگ بازینینی

اتل متل توتوله 3

 

اتل متل توتوله 3

 اول زردمژه

اتل متل توتوله 3

 حالاسبزچشمک

اتل متل توتوله 3

 

اتل متل توتوله 3

 آخی نازی چه خوشگل شدلبخندلبخند

اتل متل توتوله 3

 وقرمزچشمک

اتل متل توتوله 3

 حالا باید خلال دندونها رو رنگ کنماوه

اتل متل توتوله 3

 خیال باطل

اتل متل توتوله 3

وبعد درجاهای همرنگ خودش بکارمشون تشویق

اتل متل توتوله 3

 

اتل متل توتوله3

 

اتل متل توتوله3

 واااااااای دستام چقدر کثیو شدن!!!!!!تعجب

اتل متل توتوله3

 اینم نتیجه کار که به قول بابایی بمب خوشه ایهخنده

اتل متل توتوله3

 از هرچه بگذریم نقاشی خوشتر استقلب

اتل متل توتوله3

 وبازهم از خلاقیتم استفاده کردم وبه عمد خلالها رو اشتباهی میذاشتم وغش غش میخندیدم.خنده

فرو کردن خلالها توی یونولیت وشنیدن صدای غغچچچچچچچچچچچچ خیلی جذاب بودقلب

اتل متل توتوله3

 از بس بدو بدو کردم وجیغ زدم نینیحسابی گرمم شده بود

اتل متل توتوله3

مامان نوشت:

بهترینم امیدوارم همیشه سلامت باشی،گل من اون کبودی که روی صورتته براثر سقوطت از روی صندلی واصابت لپ خوشگلت به لبه ی سطل  درتاریخ 20تیر92ودرساعت 3بامداد ایجاد شده نینی،خیلی پررنگتر ووحشتناکتر بود الان خوب شده خدا کنه هرچه زودتر از این خونه کوچیک که به نظر من مسبب همه این بلاهاست نجات پیدا کنیم .

ماه پسرم،غنچه زیبا وخوشبوی من انشالله همیشه سالم وشاد وپیروز باشیماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان افسانه
31 تیر 92 14:32
عزیزم ایشالا که خدا مواظبت باشه گل گلم
ایشالا که به زودی خونه بزرگ بخریدتا محمدرهام هر چقدر دوست داره بدو بدو کنه
عجب بمب خوشه ای داری
سمانه جون بوس بوس


انشالله ........الهی آمین
فدات شم افسانه جون بوووووووووووووس برای خودت وفرشته های نازت
مامان کیان کوچولو
31 تیر 92 14:39
پسر ِ خوشگل ِ ناز
به به بازم یه بازی خوشمل دیگه ...
چقدر رنگ بازی دوس داری عزیزم ...

چقدر خوشگل درست کردی عزیزم .. بمبه منفجر نشه خوشگل خان
سمانه جونم ایشالله که زودتر یه خونه بزرگ تر میخریدو راحت میشید ..
واقعا هم موثره .. ما از وقتی که اومدیم این خونه دیگه به جایی نمیخوریم و اساس ها هم تو هم تو هم نیستن ..
خیلی راحتیم
اونجا بچه که هیچی .. خودمون هم به در و دیوار میخوردیم ...

ایشالله که زودتر زودتر زودتر به یه خونه بزرگ نقل کنید عزیزم .
بوسواسه مادر و پسر خلاق


مرسی خاله جون از محبتت
نه خاله از نوع صلح آمیزشه خخخخخخ
آره واقعا خسته شدم دیگه،الهی آمیننننننن
مامان ساقی و محمد
31 تیر 92 16:01
سلااااااااااااااااااااااام
آفرین به مامان سمانه ی فعال که این موقعیت های جذاب رو برای محمدرهام عزیز فراهم میکنه
خوبی گلم؟
کارت خیلی قشنگ بودا
دلم برای صورت محمدرهام سوختایشالله یه خونه ی بزرگتر بخرین
سمانه برو خصوصی


سلام به روی ماهت
ممنونم ممنونم خجالتم دادید به خدا خب حالا که دادید بیشتر بدید خب دیگه کافیه
انشالله
انشالله شما دوست عزیزم هیچ وقت هیچ وقت سختی رو تجربه نکنی وهمیشه دررفاه وآرامش باشی چون لایق بهترینهایی
مامان ساقی و محمد
31 تیر 92 16:06
از وبت میخواستم برم بیرون اول خوب چک کرم تا پستی رو از جا نندازم
عصبانی میشیخیلی ترسناک میشی



اوهوووووووووووووووم خوشم اومدمینا میخورمتا یوهاها یوهاها
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
1 مرداد 92 0:51
آفرین به این مامان خلاق و با حوصله.سمانه جون محمد رهام جون رنگها رو بلده؟از کی یاد گرفت؟

الهی بگردم لپش کبود شده عزیزم.ناراحت شدم.ایشالا زودتر خوب بشه.
ایشالا یه خونه بزرگتر بخرید که مامانت متوجه بشه بدو بدو کردن شماها تو خونه کوچیک و بزرگ فرقی نمی کنی اگه خدایی نکرده چیزی بخواد بشه تو حیاط 1000 متری هم زبونم لال اتفاق میفته.



رنگهای اصلی رو بلده الهه جون ،راستش دقیق نمیدونم ولی من اصراری به آموزش ندارم وهمه آموزشهام حین بازی اتفاق میفته مهم اینه که درحین آموزش لذت ببرن .به زمانش حساس نشو بعد دوسال میشه مفهوم رنگ رو کار کرد.
جدی؟؟؟حالا فعلا من دیواری کوتاهتر از خونمون پیدا نکردم
محبوبه مامان الینا
1 مرداد 92 12:06
آفرین به گل پسر نقاش و خلاق خووووووودم
ای جانم کبود شده انشاله هیچوقت بلا نبینی عزیز خاله عااااااااااشقتم


ممنون خاله جونم
انشالله خدا همه فرشته ها رو محافظت کنه
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
1 مرداد 92 23:48
سلام سمانه مهربون وخسته نباشی گلم وافرین به محمد نقاش کوچولو


سلام عزیزم یک دنیا ممنون از حضور گرمت
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
3 مرداد 92 11:51
قربون اون ضربه صورتت بشم خاله/ منم دعا میکنم همه کسایی ک دلشون میخوا خونشونو عوض کنن (نمونش خودمون) زودی نجات پیدا کنن.


الهی آمین
مامان پارسا
4 مرداد 92 16:29
ببخشید دیر اومدم ولی همه پستا رو دیدم .
آفرین به این مادر و پسر خلاق


خواهش میکنم عزیزم ممنون از حضور گرمت
ღ مونا مامان امیرسام ღ
12 مرداد 92 3:29
به به چه مامان خوبی
سمانه جون واقعا دستت درد نکنه راستش به من هم انگیزه میدی کلی.من هم حس میکنم امیرسام خیلی احتیاج داره چون دوباره داره میره تو فاز جیغ و لجبازی متاسفانه


شرمنده نکن عزیزم!
بعله واقعا بچه ها به بازی وتخلیه هیجان نیاز دارن تا نرن توی فازهای رژه روی اعصاب
ღ مونا مامان امیرسام ღ
12 مرداد 92 3:33
امیدوارم به زودی ی خونه بزرگ بخرید البته نزدیک به ی پارک بزرگ
چه کار جالبی .خیلی خوبه و بچه ها کلی کار یاد میگیرند .من که خیلی خوشم اومد
راستی سمانه جون محمد رهام تا اخر میشینه و از جاش بلند نمیشه؟
قربونت برم جدا از کبودی ساعت 3 شب شما نباید خواب باشی؟
خیلی باید مراقب خودت باشی خداروشکر که مشکلی پیش نیومده
بووووس برای محمدرهام مهندس اینده


الهی آمین ممنون از دعای خوبت عزیزم
چرا بلند میشه ولی همش بهش یاد آوری میکنم که اگه قوانین بازی و رعایت نکنه این بازی برای همیشه تعطیل میشه!!وکم کم داره بهتر میشه وسعی میکنه ریخت وپاشهاش به بیرون از چادری که زیرشه نرن.
منا جون مشکل من با محمدرهام همین دیرخوابیدنشه!!
بووووووووس برای منای عزیز وپسرنازش