کارگاه مادروکودک(جلسه چهارم وپنجم)
سه شنبه1392/06/26
اولین صحبت اندیشمندانه ی من ویایان جون
موضوع صحبت پروانه های خوشگل در ورودی کلاسمون
ویانا-یایان-من
حرکت مورد علاقه همه بچه ها
به کمک مامانم درخت پرتقال درست کردیم
بعد با کمک دوستام میز وصندلی ها رو جمع کردیم وهمه جا مرتب شد.
خاله ناهید وخاله زهرا منو تشویق کردن وگفتن:
آفرینننننننننننن محمدرهام
ادامه مطلب حاوی جلسه پنجم است
دوشنبه1392/07/01
باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازی های راه مدرسه
بوی ماه مهر ، ماه مهربان
بوی خورشید پگاه مدرسه
از میان کوچه های خستگی
می گریزم در پناه مدرسه
باز می بینم ز شوق بچه ها
اشتیاقی در نگاه مدرسه
زنگ تفریح و هیاهوی نشاط
خنده های قاه قاه مدرسه
باز بوی باغ را خواهم شنید
از سرود صبحگاه مدرسه
روز اول لاله ای خواهم کشید
سرخ ، بر تخته سیاه مدرسه
چشم به هم بزنیم میرم کلاس اول
اینجا روی این سکو ایستاده بودم ومیخواستم بدون یاری مامان بپرم پایینسطح شیبدارو سنگی اون پایینم دلهره توی جون مامانم انداختولی من دست مامانم رو نگرفتم وپریدددددددددددممامانمم از امدادهای بین زمین وآسمونی همیشگیش بهره برد ونجاتم داد
طناب بازی
شلوارمن خیلی تنگ بود وپاهام خیلی بالا نمیرفت برای همین طناب رو آوردم پایین
حالا نوبت بپر وطناب رو بگیره
میان زمین وهوا مانــــــــــــــــــده ام!!!
هوووراااااااااااااااااااااااا
برنده شدم
شلنگ سوراخ!!!! منم که عشق آب بازی
پاییزه پاییزه برگ درخت میریزه هواشده کمی سرد
روی زمین پراز برگ ابرسیاه وسفید روی آسمون وپوشید
دسته دسته کلاغا میرن به سوی باغا همه میگن یکصدا
قااااااااااااااار قاااااااااااااااااااااارقااااااااااااااااااارقاااااااااااااااااااار
خاله ناهیـــــــــــــــــــــــــــد
ببین...............برگ پاییزی
خاله ناهید مهربون داشت برام نحوه تغذیه گیاهان وریشه شون که توی خاکه رو برام توضیح میداد
دوستام وخاله ناهید وبرگهای پاییزی که به کمک هم جمع کردیم
بعد از کلاس برای خریدای ماهانمون رفتیم فروشگاه وبعدشم به رقص آب وموسیقی گوش دادیم وریلکس شدیم.
تا درودی دیگر بدرود