نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

دومین قرار دوستانه من با فرشته های همسالم

1391/10/3 23:45
509 بازدید
اشتراک گذاری
تاريخ : 26 شهريور 1391 | 11:35 | نویسنده : مامان سمانه

1

سلام

من روزسه شنبه 1391/06/21همراه مامانم به یک قرار دوستانه دیگه رفتیم وجاتون خالی خیلییییییییییی هم بهمون خوش گذشت.قرارالبته من این سری کمی اذیت کردم وعلتشم این بود که من طبق روال همه پارک رفتنهام میخواستم برم پیاده روی ودوقرار انجام بدم که مامانی مانعم شد ومنم کلافه شدم وهمه اسباب بازیهای دوستامو گرفتم واگه میخواستنشون جیغ میزدم ومیگفتم :نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه که این عمل من خیلی با عث تعجب مامانی شده بود غافل از اینکه عمل من عکس العمل قرنطینه ای بود که خودش برام درنظر گرفته بود والان هردو مون از رفتار اون روزمون پشیمونیم.قرار

 

قرار

من یه همچین پسری هستم:

فعال وپرجنب وجوش که اصلا"دوست ندارم وقتی میرم به دیدار طبیعت یه گوشه بنشینم.حتی برای گرفتن عکـــــــــــــــــــــــــــس(قابل توجه مامان خانوم عکاس)قرار

قرار

 

قرار

ای وااااااااااااااای مامانی همین الان توضیح دادما.

اینم یه عکس کاملا"اجباریقرار

قرار

به به سلام کسراجووووووووووووووون.دلم برات یه ذره شده بود رفیققرار

قرار

قرار

اینجا من وآراد جون داشتیم با زبان شیرین وکودکانه بر سرتصاحب خودروی آراد مذاکره میکردیم.که آراد جون هی حرف وعوض میکرد وبه افقهای دور اشاره میکرد تا حواس من پرت بشه وفرار کنه.لازم به ذکره که آرادم مثل من عاشق ماشینه ولی گویا مثل من تنوع طلب نیست چون من اسباب بازیهای خودم رو انداخته بودم زمین وچشمم به ماشین آراد بود.قرار

از این صحنه مذاکره هم مامانم وهم خاله شیرین فیلم گرفتن وهردوشون کلی قربون صدقه ی ما رفتن با این تیپ صحبت کردنمون.

قرارقرار

قرار

 آراد جون من اون دوردستها رودیدم منظورت همونجاس دیگه درسته؟؟؟؟؟؟؟حالا بگو ماشینتو میدی یا نه؟؟؟؟؟؟؟قرار

قرار

آخجون اُتـــــــــــــــــوس(اتوبوس)

من شدیدا"به ماشین ومخصوصا"کامیون واتوبوس علاقمندم واگه توی خیابون ببینمشون با هیجان به هردوشون میگم:اُتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوسقرار

قرار

 من و ارمیا در این فکریم که آیا ماهان فسقلی قرارهم اُتوس دوست داره ؟؟؟؟؟؟؟

ماهان تنها عضو 9ماهه وکوچکترین عضواین قرار بود.قرار

قرار

دوستهام از راست:

تینا-آروین-ارمیا-هانا-خودمقرار

قرار

یه عکس تکی به افتخار مامانی که حاکی از خستگی ناشی از دوندگی دور پارکه.قرار

ای کاش از مامانی هم عکس داشتیم چون همش میدوید دنبال من چهره اش واقعا"دیدنی شده بود.قرار

قرار

قرار

از اونجایی که هیچ بهانه ای برای فرار از ورزش منطقی نیستقرار ومن هنوز کوشمولو ام ونمیتونم با پا برم روی دستگاه به جای پاهام از دستهای کوچولوم استفاده میکنم.مامانی نظیف شما که مشکلی نداری؟ از اینجا مستقیم توی حمامیم درسته؟قرار

قرار

چه سی دی بزرگی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!چقدرم سیاهه!!!!!!!!!!!

مامانم میگه سی دی نیست چرخ مسگریه.حالا این مسگری چیه؟؟؟

قرار

اینجا هم همینطور.دیدید چه ورزشکار قهرمانیم؟قرار

قرار

ببین کسرا جون این قلنبه رو بگیر وبعدشم بگو اَک.........دووووووووو............پنج وبچرخونش.

قرار

واز اونجایی که من خیلی به مامانم کمک میکنم اینجا هم خواستم باری از روی دوشش بر دارم.

کمکهای من به مامانی تا این لحظه:

جمع وجورکردن منزل-جمع کردن سفره-تلفن جواب دادن قرارجمع آوری ذرات  بیهوده از روی فرش وریختن داخل سینک-شانه زدن موهای خودم ومامانم-دستمال کشیدن سرامیکها-جاروزدن قرارهل دادن کالسکه و...................

قرار

الان که مامانی داره برام خاطراتمو مینویسه.خسته وخواب آلوده یعنی این شکلیه

قرار

واگه پستمون طولانیتر بود ممکن بود یه همچین بلایی سر مانیتور بیاد.

قرار

پس دیگه کافیه،خدا یار ونگهدارتون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)