آش دندونی
ماجراهای من وآش دندونی:
جمعه 1390/04/24
مامانبزرگم برام یه آش دندونی خوشمزه پخت وپخش کرد.
یعنی واقعا"مامان نمیخوادطعم این آشو به من بچشونه؟
باباعلیرضا میشه وساطت کنی؟من دلم میخوادا!!!!!!!!!
یعنی این رنگی ها چه مزه ای هستن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابایی ،مامان خیلی محکم منو گرفته میشه نجاتم بدی >>>>..........
ای کاش پوشکم جیب داشت یه کم ازاین آشو میریختم توش وبعدا"یواشکی میخوردم
هورااااااااااااااااااا من از آش دندونی خودم خوردم،امیدوارم همه دندونام راحت وبی دردسر جوونه بزنن
مامی جونمم هم برام دندونی پخت ومهمونی داد ولی ازش عکس نداشتم .شرمنده........
دست مامی جون ومامانبزرگم درد نکنه،دوستتون دارم. بوس
من امروز شصت پامو کشف کردم
1390/04/30
من برای اولین بار شصت پای چپم رو بادست چپم گرفتم وکلی ذوق کردم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی