گردش زمستانی
١٣٩٠/١٠/٢٨
قرار بود بریم دنبال دایی محمدقاسم تا بریم خونه بابابزرگ مامان سمانه که امشب نذری دارن. ما راه افتادیم ولی دایی هنوز توی حمام بود ماهم رفتیم پارک سر کو چمون وکلی خوش گذروندیم.
شماهم بیاین خوش میگذره..................
بریم سراغ وسیله بعدی
چرا دستم نمیرسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟باید بیشتر شیر بخورم تا زودتر قد بکشم.
عجب آفتابی!!!!!!!!!!!!!!!
ممنون بابایی بابت سایه ات.ان شالله همیشه سایت بالا سر من ومامانی باشه.سایه شما مستدام.آمین
دایی چقدر تاب بخورم .بسه دیگه تمیزی .
اینقدر تابم دادن تا در زیر آفتاب زمستونی خوابیدم .
نذاشتن بخوابم.من خوابم میاد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی