نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

یک ماه پراز اتفاقات جدید

1391/10/3 15:46
1,430 بازدید
اشتراک گذاری

واکسن 2ماهگی:

درتاریخ1390/01/15ودر60روزگی ودرحالیکه5.400وزن داشتم وپسری58سانتی بودم بامامانی رفتیم درمانگاه وواکسن زدم وچون پسرفوقالعاده صبوری هستم خیلی کم گریه کردم.

اجرای یکی از آداب مسلمانی:

درتاریخ1390/01/31ودرساعت19توسط دکتر حسن نعیمیان ختنه شدم والبته خیلی گریه کردم ومامانم هم مثل همیشه پا به پای من گریه کردوبازم مامی وپدرجون وبابایی هم کلی برام دلسوزی کردن ،مامانی میگه من هرگز نباید این محبتهارو فراموش کنم وپیش به سوی منزل پدرجون تا همه در نگهداری من بسیج بشن.

خدایا کمکم کن از شدت درد نمیتونم بخوابمگریه

ختنه

برای چنددقیقه کوتاه به رسم قدیمیها دامن پوشیدمقهقهه

ختنه

2-3روزی گذشته ولی من همچنان درد دارم وهنوز از شر این رینگ پلاستیکی راحت نشدم.

ختنه

 خسته شدم ٦روزه درد دارم پس چرا خوب نمیشممتفکر

عید

ختنه

ختنه

وبالاخره درتاریخ1390/02/07حدودای ساعت 13زخمم خوب شدوحلقه افتاد.خداروشکریکی از سخت ترین مراحل زندگی زمینی سپری شد.تشویق

مامان سمانه دیدی بی دلیل گریه کردی من درسته جثه ظریفی دارم ولی قوی هستم.خجالت

ختنه

حالابیا دوتایی به اون روزا وگریه هامون بخندیم.خنده

ختنه

حالا دیگه خوب شدم ومیخوام بااین یاس قشنگ عکس یادگاری بگیرم

یاس

من برای اولین بار رفتم  آموزشگاه مامی جونم وازمحیط اونجا لذت بردم وخوابیدم.

ختنه

امروز مهمون داریم، مامانی داره منو آماده میکنه این بابایی هم مثل مامان خبرنگار شده ها........

عید

اینجاهم دارم تمرین نشستن میکنم گرچه 3ماهگی خیلی زوده ولی من مرد کارای سختم.....

عید

عید

این لباس بهم میاد؟این لباس برای مامانم دوخته شده بوده وروی سیسمونیش بوده وای چه بامزه مامانم 27سال پیش اینقدری بوده والان!!!!!!!!!!!!!!!!!

عید

خسته شدم ............نگیر...............نگیر مامانی.............چقدر عکس

خسته

هورا

 

مامان وبابام قراره منوببرن مسافرت،مامان میگه مسافرت یعنی بستن چمدان ورفتن موقت به شهر یا کشوردیگه.بابا میگه پسرم قراره برای اولین بار دریای خزر رو ببینی ولی من نمیدونم اینا که میگن چی هستن پس بهتره بریم تا ببینم ومتوجه شم.چشمک

 21اردیبهشت90رفتیم انزلی عروسی عمو رضاوزن عمو زهراجون

اینم عکس یادگاری 3مرداز خاندان کمالی،این اولین عکسی که توی بغل داماد انداختممژه

عروسی عمو

روز بعداز عروسی چشمم به جمال زیبای دریای خزر روشن شد البته دیروز هم خیلی خسته شدم وهم خیلی از سروصدا ترسیدم وگریه کردم وامروز بیشتر دوست دارم بخوابم.

١٣٩٠/٠٢/٢٢دریای خزر شهر بندر انزلی

دریا

دریا

واینم استفاده از چند گل شقایق به عنوان باغ گل

شقایق

واینم من و پسرعمه ارشد ومهربونم پوریا

پوریا

ودر1390/02/23درمسیر بازگشت رفتیم جنگل ومن دریک تفکر عمیق روند سفر رو بررسی کردم.

جنگل

جنگل

آخه بابایی استفاده از حسن خلق نوزاد 3ماه و7روزه وهی عکس گرفتن درسته؟

جنگل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)