نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

خانه بازی*1*

1392/3/27 20:03
1,011 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه1392/03/21

همراه مامانم ودوستهای خوبمون رفتیم خانه بازی بوستان والبته مامانم قصد خریدم داشت که اونجا حسش پریده بودنیشخندوهیچی نخریدلبخند

منم که چندروزیه به خاطر خداحافظی با پوشک از پوپ دادن ممانعت میکنم بعد از دوسه روزی که به همین دلیل حالم خیلی بد بود با دیدین استخر توپ محبوبم شاد شدم وکلی خندیدم،مامانمم چیزی نمونده بود از شوق بزنه زیر گریه ،چون دوروز بود که من نه بازی میکردم ونه میخندیدم فقط گریه میکردم ودراز میکشیدم ومیگفتم :

حالم بده بلیم دکتر

ولی اونجا هم حال روحیم خوب شد وهم حال جسمیم چون حواسم رفت به بازی واعتصاب رو شکستم ودلم خوب شدتشویق

خانه بازی*1*

 

خانه بازی*1*

 تونل بازی

خانه بازی*1*

 

خانه بازی*1*

 سرسره رو اینطوری هم میشه رفت بالا

خانه بازی*1*

 

خانه بازی*1*

آآآخجون نقاشیقلب

خانه بازی*1*

 این نقاشی که جلوی دستمه رو یه اقا پسر به نام پارسا کشید وبهم هدیه داد وخودش میگفت که تانک برام کشیدهقلب

خانه بازی*1*

این سرسره برای سن من بزرگ بود ولی من تند تند رفتم بالا ولی میترسیدم بیام پایین وهمونجا نشستم وکمی فکر کردم.

همشم به مامانم میگفتم:

حالا چیکاکنیم؟؟؟(حالاچه کارکنیم؟؟؟)

خانه بازی*1*

من دیگه آقا شدم وبر ترسم بعد از کمی تامل غلبه کردم واومدم پیش مامانم

خانه بازی*1*

 به ترتیب:

من-سام-رایان

خانه بازی*1*

 

خانه بازی*1*

این جامپینگم برای سن من نبود ولی خیلییییییییی کیف داد

خانه بازی*1*

 

خانه بازی*1*

سلام رایان

خانه بازی*1*

 پشت پنجره چرا؟؟؟؟؟بیا بریم تو خونه،تعارف نکن دوستم،اینجا بَده

خانه بازی*1*

 پنجره رو هم میبندم که راحت باشی!!

خانه بازی*1*

 دالی مامان سمانه

خانه بازی*1*

 

خانه بازی*1*

 

خانه بازی*1*

 سه خوشگل وخوش تیپ درحال پاساژگردی

خانه بازی*1*

 

خانه بازی*1*

 

خانه بازی*1*

بعد دوستام رفتن خونه ومن ومامانم راهی خانه بازی بعدی شدیم ویک ساعتی هم اونجا بودیم.

بازم بپربپر

خانه بازی*1*

بازم سرسره واستخرتوپ

خانه بازی

 

خانه بازی

 کمی بازی فکری

خانه بازی*1*

 وکمی برج سازی  به علاوه بازیهای قبلی انجام دادم وبا زور وتلاش بسیار زیادِمامانم از اونجا اومدم بیرون،خلاصه که جای همه ننیها خالی خیلی عالی بودتشویققراره از این به بعد به طور منظم بریم خانه بازی

خانه بازی*1*

 

بعدم رفتیم پیش دکتر جون مهربونم برای چکاب وعرض دلتنگی که خداروشکر همه چیز خوب ونرمال بودقلبفقط وزنم برای اولین بار توی این 28ماه کم شده بود که دکتر گفت :برای وروجکیهامه والان هم وزنم نرماله ومشکلی نیست.

به امید بازیها وشادیهای مضاعف ،خدانگهداربامن حرف نزن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (28)

ماماني آرتميس
26 خرداد 92 17:56
عزيز دلم چرا حالت بد بود وبازي نميكردي اونم به مدت 2 روز
خاله جونم خدارو شكر كه بهتر شدي هميشه بخند عسلكم
چقدر بازي كردي تلافي اين دو روز رو يكجا در آورديا


خاله جون از وقتی رفتیم پروسع پوشک گیری برای دفع مقاومت میکنم ویبوست شدید میشم وحالم بد میشه
مامان حسام كوچولو
26 خرداد 92 18:53
اي جانم چه خوشه مال خودش ماشالله انشالله هميشه شاد باشيد


ممنون عزیزم،انشالله شماهم همینطور
مامان محمد و ساقی
26 خرداد 92 23:14
محمدرهام جان ایشالله همیشه سلامت باشی و بهت خوش بگذره.دست مامان و بابای مهربونت درد نکنه که اینقدر برات زحمت میکشن که بهت خوش بگذره
سمانه جون تو مراحل پوشک گرفتن براش ناراحتی پیش اومده؟


ممنون خاله مهربون بابت این دعای قشنگت

بله مینا جونم از دفع میترسه ومقاومت میکنه تا از شدت یبوست حالش بد میشه ودرد وگریه
سمانه مامان ستایش
27 خرداد 92 4:00
واقعا این خونه های بازی یه نعمتن هم تو سرما هم تو گرماعکسا خیییلی قشنگ بودنامیدوارم همیشه گلپسر همینطور شاد و خوشحال باشه


دقیقا عالین عاااااالی
الهه مامان یسنا
27 خرداد 92 9:42
به به چه عالی!!! ما هروقت بیام تهران، بوستان پای ثابت خرید مامانمه منم همش با این ماشینها میچرخم و کیف میکنم و همش میگم مامانم منو هل بده


به منم خبلی خوش گذشت دوست جون
مريم مامان نيكان
27 خرداد 92 9:46
آفرين مامان سمانه كه واسه پسرت اينقدر وقت ميگذاريد و جاهاي خوب خوب ميبريد كاش منم وقت و حوصله شما رو داشتم


عزیزمممممممم
مامان کیان کوچولو
27 خرداد 92 16:04
آفرین خاله جوووون همیشه به شادی و گردش .. میتونم تصور کنم چقدر بهتوون خوش گذشته ........

بیا خصوصی دختر خاله


مرسی خاله گل جای شما خالی

نمیدونم والا خیلی ناراحت کننده اس دخترخاله جون
ماماني آرتميس
27 خرداد 92 18:59
سلام دوست خوبم يه نظر سنجي ديگه داريم لطفا بيا به وبلاگم


وااااااااای بازم،چشم
مامان پارسا
27 خرداد 92 23:44
خوشحالم که حالت خوب شد خوشکل خاله . خیلی کیف کردیا


ممنون خاله مهربون
مامان ساره وثنا(نى نى عسلك)
28 خرداد 92 10:16
هميشه به گردش خوش بگذره ! از همين برنامه هاى نى نى ها مى ترسم ديگه ،ثنا هم كه همين جوريش مستعد يبوسته !


ممنون خاله جون،واقعاترسم داره
مامان رادین
28 خرداد 92 13:00
سلام مامان سمانه ممنون که پیشمون اومدید وهمدردی کردید. عکسا عالی بود . همیشه شاد و سلامت باشید. بوس س س


ممنون عزیزم
mumy
28 خرداد 92 14:24
حسابی بازی و کیف کن خاله جوووووووووووووووووون


چشم خاله جون
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
28 خرداد 92 15:06
وای عزیزم نبینم جاییت درد کنه.
افرین به همت مامانا چه عالی.پس حسابی کیف گردید خاله جون.
اون عکسی که سه تایی به ردیف تو یه خط تو ماشین نشستن خیلی خوشگل بود
خوش باشید همیشه.این خانه بازی ها خیلی خوبه منم مدام روشا رو میبرم.انقدر دوست داره موقع برگشت همش داره گریه میکنه.
بوسسسسسسسسسسسسسس واسه دوستم و پسر گلش


آره خدایی نعمتن ،خدازیادشون کنه
روی ماه خودت وعروسکتو میبوسم
پارمیس(مامان درنیکا جون)
28 خرداد 92 15:32
مثل همیشه زیبا به ما سر نمیزنید چلا؟


ممنون،پارمیس جونم سر میزنم ولی پست نذاشتی که منتظر عکسهاتون هستم
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
28 خرداد 92 23:44
سمانه جون مبارک قالب جدید.
به به مثل این که خبریم هست که بک گراندش اینجوری انتخاب شده.on the way و از ای حرفا.


ممنون عزیزم،نه بابا اتفاقی بود عزیزم،عروسکو ببوس
مامانی درسا
29 خرداد 92 1:51
ای جونم چه بهت هم خوش گذشته عزیزم ...... همیشه خوش باشی راستی این پوشک که خوب نیست الان احساس راحتی بیشتر نمیکنی گل گلی ...... یه بوس آبدار گنده برای محمد رهامی


ممنون خاله جونم،راحت که هست ولی یه جورایی هم باید از وقت بازی بزنم دیگه خاله جون
درسای نازنین رو از طرف ما ببوسین
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
29 خرداد 92 2:31
سلام عزیزم همیشه به تفریح و بازی اون موهای فشن و خوشگلت چی شدن مامانی دیگه حوصله نداره فشنت کنه البته همین جوری هم دل میبری ها


سلام خاله جونم ممنون،مامان من پاستوریزه اس خاله میگه ژل وتافت مضره وهرچی کمتر استفاده بشه بهترهممنون از محبتت خاله مهربون
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
29 خرداد 92 2:34
سمانه جون درمان یبوست هویجه همیشه هویج خام بهش بده بخوره هر چی بیشتر خودشو گیر بده بدتر میشه خاکشیر و انجیر هم خوبه ولی برای دختر من هویج جواب داد


ممنون از راهنماییت ولی بیچارگی من اینه که پسرم نه تنها هویج بلکه کلا میوه نمیخوره،خاک شیرهم خیلیییییی کم میخوره

دختر ناز وپسر ماهت رو ببوس
مامان رادین
29 خرداد 92 13:51
محبوبه مامان الینا
29 خرداد 92 14:18
مثل همیشه عالی بود
عاااااااااشقتم محمدرهام مهربون و ناز و جذاب
خدارو شکر که چکاپ خوب بوده و بابت وزن هم نگران نباش عزیزم به نظر که خیلی خوب میرسه چاق اصلا خوب نیست


ممنون عزیزم
هرکس میبینتش میگه آب شده ومن باشنیدن این جمله داغونتر میشم
خاله الهام
29 خرداد 92 18:00
سلام عزيزم امروز اومدم فقط حال وروجكمونو بپرسم بهتر شده؟؟؟يه عالمه بوس براي وروجك خودم


سلام عزیزم ممنون بابت محبتت عاااااااشق خودت ومهربونیاتم

وروجکم خوبه ولی همچنان با مشکل یبوست دست وپنجه نرم میکنه
مامان محمد و ساقی
29 خرداد 92 18:43
سمانه جون اون کامنتم کو تو پست بوستان آب و آتش


کدوم مینا جون؟؟؟؟؟من ازت دوتا کامنت داشتم که تاییدشون کردم شاید ثبت نشده عزیزم
اتفاقا توی چند تا پستهای قبلمم ازت کامنت نداشتم وبسی متعجب شدم نکنه برای اونها هم گذاشته بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان محمد و ساقی
29 خرداد 92 18:44
اگه میبینی برای گفتن دستشویی ناراحته یه مدتی بیخیال شو .ساقی هم پی پی رو میترسید بشینه رو لگن.یه ماه بعد از جیش یاد گرفت پی پی کنه.


من میخواستم کلا پوشکش کنم ویک ماه دیگه از اول پروسه رو شروع کنم ولی نمیذاره مینا جوناز پوشک متنفر شده
ღ مونا مامان امیرسام ღ
30 خرداد 92 1:49
چه جالب من هم که برای از پوشک گرفتن اقدام کردم امیرسام همین رفتار رو نشون داد
منم از خدا خواسته سپردم به فرداهاااااااااااااااااا
امیرسام هم ماشین سواریش رو دوست داره
اما راستش تاحالا نبردمش زمین بازی وسطیه
خونه بازی کوچیکه رو هم دوست نداره.عاشق جاهای پرهیجانه
اون وسط هم وقتهایی که ما میریم بیشتر بچه های بزرگند به ماشین سواری بسنده میکنیم
خداروشکر که مشکلتون اونجا رفع شد.
خیلی از بچه ها تا مدتها که از پوشک گرفته میشند یبوست دارند.
موفق باشی دوستم.
بوووس برای محمدرهام جون

متاسفانه محمدرهام از پوشک متنفر شده وما درامروزها گیر کرده ایم
محمدرهام از این وسطیه استقبال میکنه از اون یکی هم بدش نمیاد ولی اینجا رو بیشتر دوست داره مخصوصا استخر توپ

ممنون عزیزم امیرسام گل رو ببوس
خاله الهام
30 خرداد 92 11:32



خودت گل وقلب وعشقی خاله جون
مامی سایان
30 خرداد 92 17:24
اااااای جووونم به این فرشته های بهمنی
معلومه حسابی به این گل پسر خوش گذشته


ممنون از محبتت خاله جونمجای سایان جون خالی بود
سارا مامان راستین جون
2 تیر 92 13:55
سلام سمانه جون عکسهای زیبایی بود با دیدن محمدرهام گل شاد شدم همیشه شاد باشید


سلام عزیزم ممنون از محبتت ،همچنین شما
مامان محمد و ساقی
4 تیر 92 19:18
من برای همه ی پستهات کامنت میذارمحتما" ثبت نشدن.