اتل متل توتوله 1
سلام ودرود وخیرمقدم به شما دوستان وهمراهان همیشگی
عیدتون مبارک
امروز صبح که مامانی داشت غذا درست میکردم چشمم خورد به ظرف آرد وگفتم مامان سمانه بییم آد بازی؟؟؟؟
مامان:میخوای آردبازی کنی؟؟؟
من:بلــــــــــــــــه
مامان سمانه یادش افتاد که چند وقتیه این بازی رو یادش رفته ویاد این عکسها افتاد که مربوط به روز یکشنبه ششم اسفند 91هستش.
اینجا مامانم آب آورد تا فرآیند خمیر شدن رو بهم نشون بده ولی من اصلا خوشم نیومد وچندشم شد!!!!!!!!!!!
واینم آردبازی امروز
سه شنبه 1392/04/04
دالم ساختمون دُءُس میکنم
حالا خلابش کَــــــــــدَم
بالای مچ پام رو پشه خورده روش آرد ریختم وبه مامان گفتم:
پشه خُلده رو گائِمش کَدَم(پشه خورده رو قایمش کردم)
مراسم آرد پاشونک
من ومامانم دوساله که روز یکم تیر رو به رسم دیرینه ایرانیان به همیدیگه آب میپاشیم وشادی میکنیم وروز آب پاشونک رو گرامی میداریم وکلی بهمون خوش میگذره درهمین راستابنده از همین تریبون امروز یعنی چهارم تیر را به نام آرد پاشونک نامگذاری میکنم واز همه مامانا ونینیها دعوت میکنم تا از این روز وبازی جذابش استقبال کنن
مامانم گفت ببینمت عروسکم ومن اینجوری براش ناز کردم.
وادامه مراسم...........
وفوووووووووووووووووتیدن آردها
وووووووووووووو ی چشم اوش شد(ووووووی چشمم اوف شد)
واین چهره پاسخی است به مامانم که داشت میگفت:
عسل من کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وسطهای بازی مامانم کمی رنگ غذا آورد وریخت روی آردها که من ترکیب رنگشون رو ببینم که البته تغییری ایجاد نشد ونتیجه این شد:
مامان:محمدرهام جون آرد چه رنگیه؟؟
من:سیفید
مامان:حالا از این نارنجیه بهش زدم چه رنگی شد؟؟؟
من:سیفید
ولی وقتی آب بهش میخورد یک رنگ زرد مایل به نارنجی ازش میزد بیرون که نگو ونپرس .
توی صورتم اگه دقت کنید آثار رنگش رو میبینید
موهااااااااااااااااااااااااااا مو ببینید!!!!!!
دیگه خسته شدم
مامان سمانه بییم بشولیم
حال نداءَم،خسته شدم
کی میشه راحت بتونم شیر آب رو باز کنم ودستامو بشورم؟؟چندسانت دیگه لازم دارم تا روی پنجه هام نایستم؟؟؟؟
ممنون از همراهیتون
شاد وسالم باشید