نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

لغتنامه پرنس رهام

1392/4/27 15:22
422 بازدید
اشتراک گذاری

توجه..........................توجه..........................توجه

به پست شیرین تر از عسل چهارعددعکس ومطلب جالب اضافه شد

 

قلبقلبقلبقلبقلبقلبقلب

پرنس خونه ما این روزها خیلی کامل وزیبا سخن میگه،وماروهرروز عاشقتر از قبل میکنهقلب

نازدونه ی ما اغلب کلمات رو صحیح وکامل ادا میکنه ولی بعضیهاشونم خیلی بامزه میگه

اون بامزه هاش عبارتند از:

شبالک=لواشک

مسگاف=مسواک

گو،وشاره=گوشواره

کُنتُلُل=کنترل

بفرماتیت=بفرمائید

وَویج=هویج

علییضا=علیرضا

مُنُهام وگاهی هم مَنُهام=محمدرهام

پییَجون=پدرجون

لفطا"=لطفا

دیبونه=دیوونه

شکالت=خجالت

پائه=پاره

خوشدَمِتَم=خوشبختم

نگاشی=نقاشی

سیویل=سیبیل

بی تَبَت=بی تربیت

سوئاخ=سوراخ

انطباق=انتخاب

انطباق=انطباق

 هَپیما=هواپیما

هئِکوپته=هله کوپتر

ایناناشش=ایناهاش

ویوان=لیوان

 

این روزا خیلی عسل شدی ،تا میبینی بعد از یه بار گفتن به خواسته ات نمیرسی میگی:

توئوخدا

توی ماه رمضون خیلی خوابت به هم ریخته ودوست داری تا سحر بیدار باشی،بهت میگم مامانی خوابش میاد.چشماتو با دستات باز میکنی ومیگی :

ببین خوابمون نمیادتعجب

بابایی جرات نداره جلوی تو شلوارشو عوض کنه،سریع بهش میگی:

چرا شوالتو نمیپوشی؟؟زشته ،عیبه،برو لباستو بپوش

بابایی بهت میگه:

زشته عیبه من دارم لباس عوض میکنم شما میای تو اتاق

من:خنده

تا ببینی بابایی خوابه میگی:

مامان سمانه سرصدا نکن مگه نمیبینی بابایی خوابه

من:ناراحت

بعدم میری سراغ بابایی ومیگی:

بسه دیگه بابایی ،چقد میخوابینیشخندپاشو شامه،وقت خواب نیست

 

یا اگه یه وسیله ای رو بخوای وبه بار دوم برسه میگی:

گفتم اونو میخوام ،دیبونه شدم دیگه،اونو بده دیگه

 

هرکسی از حمام اومده باشه بهش میگی:

چقدتمیز شدی،خُشگل شدی،ماه شدی

 

همش شعرمی سرایی پسرم ومدام تکرارش میکنی مثلا":

مامان سمانه یخ بزن،مامان سمانه یخ بزن

 

یا مثلا یه مرتبه اینو گفتی که واقعا نمیدونم از کجا یاد گرفتی:

دُختَ خانوم،میمیئَم بَئات.......دُختَ خانوم،میمیئم بئات

من:بعلههههههه اینم از شانس ماست دیگه!!!!ابله

تا ازخواب بیدار میشی ومیبنی پای نتم میای ومیگی:

مامان سمانه برای دوستات بنویس خدانگهدار

 

 

 

بای بایخدانگهداربای بای

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان سانلی
24 تیر 92 15:28
الاهی خاله فدای حرف زدنت بشه شیرین عسل

سمانه جون اینقدر زحمت بکش بچه بزرگ کن اخر به دختر خانوم بگه میمیرم برات به مامانش بگه یخ بزن

تو یدونه ای رهام جونم عاشقتم

خدانکنه خاله جونم

میبینی تورو خدا سمیه جون
خاله الهام
24 تیر 92 17:18
سمانه جون قشنگ فكر كن ببين اين چند روزه كجا رفتين اين فسقل خان كجا دختر ديده كيو ديده
فكر كنم زودتر از موعد مادر شوهر بشي
فداي شيرين زبونياش
چه قدر هم هواي باباشو داره ميگه سرو صدا نكن بابايي خوابه
آخرش نفهميديم دختر كه بابايي پسر بايد ماماني باشه پس چرا نيس؟؟


آره والا الهام جون،اتفاقا به باباش گفتم تا همه چی ارزونتره براش زن بگیریم کلی از کارهای منم کم میشه ،مثلا اگه خدای نکرده تب کنه من دیگه میخوابم وزنش پاشویه اش میکنه وبهش میرسه،به جای من همه کاراشو میکنه تازه باهاش بازی هم میکنه چی از این بهتر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گفتم که شانس واقبال منه خواهر پسرمونم باباییه!!!!!!!!!!
محبوبه مامان الینا
25 تیر 92 12:42
واااااااااای من باید حتما این گل پسر شیرین زبونو بچلونم
شاعر هم هست و ما نمیدونستیم
وای به شعری که واسه دخترا میخونه خیلی خندیدمعزیزمی بخداااااا
اااااااااای جاااااااااااان میگه بنویس خدا نگهدار
خدانگهدار و حافظت باشه محمد رهام جیگر طلا قند عسل


منو خاله؟؟؟؟؟وااااااااااااای!!!!
بله بله شاعر فسقلی میباشم
خخخخخخ خجالتم ندید خاله جون
خدانگهدار شما ودختر خانومتونم باشه خاله جون
سمانه مامان ستایش
26 تیر 92 2:38
وویج
جاااااندخت خانوم میمیئم براتعزیزم یکم زود نیست خاله
قربون همه شیرین زبونی هات گلپسر


بعلههههههههه خاله جون ولی مامانم راضیه خخخخخخ

ممنون خاله جونم
مامان محمد و ساقی
26 تیر 92 12:41
سلام
خوبی؟
به جون بچه ها من اصلا" این دو تا پست رو ندیدم
میدونی صفحه وبت رو که باز کردم همین پست جلو چشمم بود اصلا" فکر نمیکردم دو تا پست جدید اون پایین باشه.زین پس حواسم را جمع خواهم کرد
خوب شد اومدی گفتیا
حالا ببینم چی نوشتی


سلام عزیزدلم خوبی؟؟
واااااااااای قسم نخور ،همچین موضوع مهمی نیست که بخوای قسم بخوری،خدا فرشته هاتو حفظ کنه گلم.
خخخخخخخ برو ببین منتظر نظرای بینظیرتم
مامان محمد و ساقی
26 تیر 92 12:49
ای جاااااااااااااااااااااااااااااااانم میگه وویج به هویجوای اینقدر خوشم اومد
دختر خانوم میمرم براتسمانه حواستو خووووووووووب جمع کن

قبول داری بچه ها بیشتر حرفهای خودمون رو تکرار میکنن.مثا اینکه من به ساقی میگم دوچرخه به انگلیسی چی میشه؟میگه سبیل بابات میچرخه.خوب از خودمون یاد گرفته
ای جووووون میگه برای دوستات بنویس خدا نگهدار.یعنی بیا به من توجه کن


منم دیگه به هویج میگم وویج اصلا"قشنگتره خوبخواهر این بچه کاملا"تحت کنترله ،این عشقها رو از خودش درمیکنه
دقیقا"احتمالا این ابراز عشقم از خودم وقتایی که دخمل میشه یاد گرفته
دقیقا"یعنی از اینکه من پای کامی باشم بیزاره
مامان محمد و ساقی
26 تیر 92 12:54
سمانه جون رفتم تو شیرین تر از عسل ولی متوجه نشدم کدوم عکسها اضافه شده.بزار باز هم ببینم


خلاقیت ماشین وکنسول وخط خطی شدن مانیتور
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
27 تیر 92 12:44
دنیا همینه دیگه
مامانا یخ بزنن ک پسرا برن دنبال دختر خانوم و بهش بگن میمیرم برات

سمانه جون حیف ما ک انقدر براشون زحمت میکشیم


میبینی توروخدا شقایق جونم
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
29 تیر 92 16:42
به به اقا محمد رهام شاعرخاله جون نه الا یا ای الساقی نه مژده دهید یار را نه....یه راست میمیم براتدوره زمونه ای شده.چی میشه گفت بچم خودش داره واسه خودش آستین بالا میزنه.
نه به اون که میگه مامان سمانه ساکت بابا خوابیده نه به این که خوش واسه بیداری بابا دست به کار میشه.
وای چه با مزه که میگه بنویس خدانگهدار.


میبینی الهه جونم بچم چه زود به سروسامون رسید!!!!!
کلا من دل همه رو به دست میارم خاله الهه
تازه بعضی اوقاتم میگه بسه دیگه توئوخدا ننویس