نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

برایت کافی هستم؟؟؟؟

1392/5/17 17:03
490 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازدارمن امیدوارم خوب وخوش وسرمست باشی

عروسکم نمیدونم الان که داری این پست رو میخونی چندسالته ولی 300سالتم که باشه چه من باشم وچه نباشم تو عروسک ملوسکمی وروح وجانم متعلق به توست.

برایت چگونه هستم؟؟آیا برایت مادرکافی هستم؟؟نه آنگونه که جو فراست میگوید نه!!همه جوره کافی هستم؟؟؟

پسرکم همیشه میخواستم وسعیم بر این بود که برایت بهترین باشم...دلم نمیخواد وقتی به گذشته مادریم مینگرم کم وکاستی ببینم وبابتش خودم را سرزنش کنم...دوست دارم برایت مادری عالی باشم به مانند وجود بینظیرت که برای من عالی است.دلبرکم توی این سی ماه باهم دلبرانه های شیرین داشتیم،غمگنانه های تلخ هم داشتیم.

بابزرگ شدنت قطعا هم شادمانه هایمان وهم غمگنانه هایمان بیشتر میشود انشالله همیشه شاد باشیم ولی قطعا نمیشه از غمگنانه هایی که درپس امور تربیتیمان است چشم پوشی کرد.کودکم که نو جوان وجوان فردایی بدان که هرگزززززز اجازه نخواهم داد عشقم به تو مسائل تربیتیت را تحت شعاع قراردهد.

دوستت دارم ولی به همان اندازه هم شخصیت اجتماعی وادبیت رو دوست دارم.دوست دارم درآینده باعث افتخار وسرفرازی خودت و من وپدرت باشی.دوست دارم وقتی درآینده وارد اجتماع شدی وبرای خودت تشکیل خانواده دادی افراد جدید الورود زندگیت همیشه به خاطر اخلاق شایسته وبایسته ات تحسینت کنن.

عزیزمادر با اتفاقی که روز دوونیم سالگیت افتاد که اولین تنش بین من وشما بودکه البته اصلا هم موضوع وحشتناکی نبود وبه بچگی شما وبی تجربگی من مربوط میشد. تصمیمم رو گرفتم وبرای باید ها ونبایدهای خونمون قانون وضع کردم وبرای بایدهای مورد نیاز پاداش وبرای همه نبایدها تنبیه درنظر گرفتم.تنبیه نه به معنی جنگ وکشمش وکتک بلکه به معنی منع از علاقه مندیهات اونم برای محمدوده زمانی مجاز با توجه به سن شما.

امیدوارم بدونی که عاشقتم وهمیشه وجودت رو میپرستم ولی رفتارهای بدت رو نه!!!بابایی گلت هم وضع قوانین رو به من سپرد ومثل همیشه خودش محافظ وپشتیبان ماست وباهامون کمال همکاری رو میکنه.

جان دلم،از لحظه ای که تصمیم به بارداری گرفتیم  تا الان توی هر زمینه ای که به جنین وکودک وتربیت کودک مربوط میشد بسیارمطالعه کردم.تحقیق کردم وبا توجه به دانسته ها وغریزه قوی مادری که خدا دروجودهمه مادرها نهادینه کرده برای تک تک امورت تصمیم گرفتم.ازبازی گرفته تا محیط بازی وگردش ونکات آموزشی وتربیتی.....ولی هرچه بیشتر پیش میروم این حسم عمیقترمیشود!!!!

نکند مادر خوبی نباشم؟؟نکندعالی نباشم؟؟نکند کافی نباشم؟؟

حال تو بگو آرام جانم برایت چگونه بودم؟؟برایت چگونه هستم؟؟تو بگو که نظرت از همه برایم ارزشمندتراست ...تو بگو چون من برای تو هستم.

مثلا یه نمونه از دغدغه های مادریم این بود که دراین دوره ی وانفسا فرزندم از همسالانش وانماند؟؟فرزندم درآینده برای قصورم شماتتم نکند؟؟نگوید مادرچرا این کاررانکردی؟؟

مامانی جون توی این سالهای اخیر باسواد شدن کوچولو ها خیلی اپیدمی شده به روشهای گوناگونی مثل شیچیداودومن و...ومن راجع به همشون حدود 9ماه تحقیق کردم ورسیدم به حرف اول بابایی گلت وتصمیممون این شد که بچگیهات رو با این آموزشها خراب نکنیم.امیدوارم این تصمیمون درآینده هم مورد رضایت خودمون وخودت باشه.

توی اون نه ماه کتاب خوندم،مقاله خودنم،وب کوچولوهای باسواد رو خوندم ،حضوری وتلفنی با مشاورها ومعلمهای حاذق مشورت کردم ونتیجه اینی شد که بهت گفتم پسرکم.

آرزویم این است بهترین،برایت بهترین باشم که تو لایق بهترینهایی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (30)

مامان دو بهونه قشنگ زندگی
17 مرداد 92 23:48
سلام عزیزم ببخشید دیر اومدم پیشتون خیلی دلم براتون تنگ شده بود تمام مطلبت رو با هیجان خوندم مطمئنم که گلپسرت به داشتن مادری مثل شما افتخار میکنه سمانه جون منم این درگیری رو با خودم دارم که به پرستش آموزش بدم یا نه میترسم اگه بهش یاد ندم بعدا توی مدرسه احساس خود کم بینی بهش دست بده البته من به پسرم هم آموزش ندادم ولی خودش یک ماه قبل از مدرسه رفتن از روی زیر نویس تلویزیون یاد گرفت .حالا با خوندن مطلبت تا حدودی تکلیفم روشن شد چون مطمئنم که تحقیقات شما از من بیشتر بوده ولی متاسفانه اینقدر در این مورد تبلیغ میکنن که آدم فکر میکنه داره کم میزاره برا بچه اش ؟؟؟

سلام عزیزم یک دنیا ممنون از محبتت عزیزم
همون تبلیغات اینا که برای پیشبرد کارشون وتلاش مامانها برای پز دادن به همدیگه دلیل اصلی رونق این بسته هاست
مامان دو بهونه قشنگ زندگی
18 مرداد 92 0:23
عید فطر و جشن طاعت بر ره یافتگان ضیافت الهی مبارک____
_______(¯`:´¯)
_____ (¯ `•✦.•´¯)
_____ (_.•´/|\`•._)
_______ (_.:._)__(¯`:´¯)
__(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.✦.•´¯)
(¯ `•✦.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._)
(_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶
__(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶
____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶
_____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶
______(¯ `.✦.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶
______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶
_______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•✦.•´¯)¶¶¶
¶¶¶(¯ `.✦.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶
¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ (_.:._)¶¶
¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶
______¶¶¶¶¶(¯ `•.✦.•´¯)¶¶ ¶¶¶
____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶
___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶
___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶
-_____--------_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
-----_____---_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
----____-----_¶¶¶¶¶¶¶¶¶
___|___|___|_____|___|___|___|___
__|___|___|____|___|___|____|__|__

عید شما هم مبارک دوست گلم
مامان افسانه
18 مرداد 92 2:23
عزیزم مادر نمونه ای هستی و خواهی بود شک نکن افرین به این مادر نمونه
موفق باشی


ممنون افسانه جونم لطفت همیشه شامل حال من بوده
ترکان
18 مرداد 92 11:08
30 ماهگیت مبارک گلی.مامان سمانه من مطمئنم که تو بهترییییین مامان هستی


ممنون ترکان گلم ،تو هم مهربونترینی
مريم مامان نيكان
18 مرداد 92 19:30
عزيزم بدون شك شما براي محمد رهام جان چيزي كم نگذاشتيد گاهي وقتها بهتون غبطه ميخورم از اين همه خلاقيتي كه داريد از اين همه وقت و حوصله اي كه براش ميگذاريد اين اتل متل توتوله ها پس نشان دهنده چيست؟؟نشان دهنده بهترين بودن شماست خدا پسرتون رو براتون حفظ كنه.


یک دنیا ممنون دوست گلم بابت لطفی که همیشه به من داشتی وداری
خدا نیکان جونمم درپناه خودش محافظت کنه
مامان کیان کوچولو
19 مرداد 92 0:26
سمانه جووون مگه محمد رهام چی کار کرده که اینجوری ناراحت شدی و رفتی توی فکر...
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من که تا الان به هر وبی سر زدم مادرانه ی تو از همه بهتر بوده و خداییش پسرت هم از همه نظر اوکیه ....
عزیزم من که نمیدونم چی شده اما اینقدر خودتو اذیت نکن ... به نظر من که همه ی حرفات درسته ....
این با سوادی هم که این روز هاتبلیغش همه جا هست هم که دیگه اصن هیچی ... واقعا با حرفت موافقم ... مگه ماها چه جوووری بزرگ شدیم ؟؟
اگه شد و دوس داشتی به منم بگو تا شاید واسه منم تجربه باشه ...



نــــــــــــــــــــــــه !!این افکار اصلا ربطی به محمدرهام نداره مدت زیادیه که درگیرشون هستم.
هیچی سمیه جون اصلا چیز مهمی نبود ولی چون همیشه محمدرهام عالیه بهم شوک وارد شد!!
هیچی دوسه باری به حرفم گوش نداد منم خیلی غصه ام گرفت وبدون فکر گفتم:
اگه باز به حرفم گوش ندی شمع وکیک وتولد تعطیل میشه!!
اونم به حرفم گوش نکرد چون اصلا معنی این حرفهای منو هنوز نمیفهمه وتهدید واسش زوده
ولی من برای حفظ ابهتم مجبور بودم به حرف خودم احترام بذارم وبه همین راحتی تولد برباد رفت.
محمدرهام بچگی کرد ولی من باید خودمو کنترل میکردم چون یه 2/5ساله اندازه من درک وفهم نداره.
ღ مونا مامان امیرسام ღ
19 مرداد 92 2:34
سلام دوستم
از نظر من که بله.نه تنها برای محمدرهام جون بلکه برای من هم کلی انگیزه ایجاد میکنی برای گذراندن هرچه پربارتر لحظه ها کنار امیرسامم
منون دوستم که هستی
بعدا پست پنبه بازی با امیرسام رو میذارم


سلام عزیزم
ممنون از لطفت وخیلی خیلی خیلی خوشحالم که حضورم برات مفید بوده
آخجوووووووووون....... منتظریم
شقایق(مامان اَرشان کوچولو)
19 مرداد 92 11:34
قرار وبلاگی واسه همه مامانای تهرانی

ســــــلام مامانی مهــــــــــــربون

یه قرار وبلاگـــــــی داریـــــــــم

چهارمین نمایشگاه تخصصی مادر،نوزاد و کودک MBC2013"

از 20 لغایت 23 شهریور سال جاری در محل

دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران برگزار میشه
هــرکی پایه است

فقط کافیه ی کامنت کوچولو بـــزاره ...

در مورد تاریخ 22 شهریور که جمعه اس و هم بابا ها بیکار و همه ی

اونهایی که شاغل هستن نیازی به مرخصی نــــــــدارن

همه مـــــــــی آن ...

درمورد ســـاعتش هم با هم ، هماهنگــــ می کنیم ...

نظرتــــــــــــــون چیه ؟

اینم آدرس وبلاگــــ

http://ninihaye91.niniweblog.com

ی کامنتـــــــ



شقایق جون من خودم دوماهه تصمیم گرفتم برم وبه امید خدا خواهم رفت ولیییییییییییی جمعه نه!!
اگرم جمعه برم با همسرم میرم
مامان محمد و ساقی
19 مرداد 92 23:12

احسنت به سمانه ی گلم
بابا تو خیلی خوب مینویسی
بزار من بهت بگم:
من وب خیلی از بچه هایی که همسن محمد رهام هستم میرم و به جرات میگم تو بهترینی.
هر کاری که لازم بوده و حتی بیشتر برای پسرت انجام دادی
من کم و کاستی نمی بینم وقتی خاطرات رو میخونم و عکسها رو میبینم عزیزم
نمیدونم تو سی ماهگی چه اتفاقی افتاد که انعکاسش این بوده.
ولی میدونم تو باز هم بهترین تصمیم رو میگیری.من بهت ایمان دارم مادر نمونه ای هستم.همانطور که من برای محمد بودماینجا رو شوخی کردم بخندی
بعد اینکه من هم اصلا" خوشم نمیاد زیر سن مدرسه با بچه خوندن کار کنم.
دیروز محمد یه دفتری رو از اتاقش آورد که من تو سن 5 سالگی بهش مشق یاد داده بودم و چقدر زیبا نوشته بود
ولی از کار خودم پشیمون شدم هر چند لبخند و شادی رو لبهای محمد بود که میگفت وای مامان اینو ببین و ببین چه خوب مینوشتم
موفق باشی عزیزم


شرمنده ام نکن میناجونمفتو همیشه به من لطف داشته وداری
راستش این حسم مدتیه گریبانگیرم شده وکوچکترین ربطی به محمدرهام وسی ماهگیش نداره.با خودم درگیرم شدیددددددد
قطعا برای محمد وساقی تو بهترینی شک نکن
توی مدرسه دلزدگی نداشت؟؟چون بلد بود حوصله اش سر نمیرفت
مهم اینه که محمد لذت میبره وبهت افتخارمیکنه واین یعنی حس رضایت برای مادر
بووووووس برای خودت وفرشته هات
مامان رهام
20 مرداد 92 1:01
خییییییییییییلی قشنگ بود سمانه جون ...ولی اشکمم دراومد


آآآآآآآآخ ببخشید شرمنده بیا بغلم
مامان محمد و ساقی
20 مرداد 92 12:31
سلام
نه گلم دلزدگی نداشت.چون همه ی حروف رو بهش یاد نداده بودم و زمانی که فهمیدم خسته شده دست نگه داشتم و ادامه ندادم


چه خوب آفریننننننننن
ترکان
20 مرداد 92 16:16
سمانه جون جواب کامنتهاتو دادم


خوندم گلم
مامان حسام كوچولو
21 مرداد 92 0:30
مطمئن باش كه جز مادران نمونه اي.
تصميم خوبي گرفتي منم توي همين فكرم اصلا دوست ندارم بچگي هاي بچه مو خراب كنم اما از بس آدم دور و برش بچه هاي با سواد با سن هاي پايين مي بينه به تصميمش شك مي كنه مثلا خانم برادرم مي گه بچه ش 3 سالش كه بشه مي زاردش كلاس زبان و خيلي ديگه از اين آدما. به نظر من كار درستي نمي كنن.
راستي عيدتون با تاخير مبارك


ممنون عزیزدلم
خداکنه که تصمیممون بهترین باشه
مامان محمد ماهان
21 مرداد 92 11:46
سلام
از شما خواهش میکنم به سایت زیر برید.میدونم خیلی تلخه ولی برای شاد کردن دل پدر و مادر محمدطاها عزیز و برگردوندش به آغوش گرمشون هر کاری که میتونید انجام بدید.ممنون
http://92329.blogfa.com/


قبلا رفتم عزیزم تنها کاری که از دستم برمیاد غم ودعاست
محبوبه مامان الینا
21 مرداد 92 13:13
سمانه جون عزیز و مهربونم تو بهترینی شک نکن دوستم تک تک جملاتت رو خوندم و حس عمیقی که توش بود رو درک کردمسمانه مهربونم بین تمام دوستانی که من دارم شما و الهه جون از همه بیشتر واسه بچه هاتون وقت میزارین و من همیشه تحسینتون میکنم پس شک نکن که جزء بهترینها هستی عزیزم
تمام این قوانینی که میگی هم قبول دارم و بچه باید بدونه که هر چیزی قانونی داره و باید بهشون احترام بزاره اما ......... به نظرم خیلی هم رو این قضیه زوم نکن عمل بکن اما خودتو اذیت نکن بالخره بچه ان دیگه گاهی هم باید رهاشون کرد تا احساس نکنن خیلی زیاد تحت کنترل ما هستن
قربونش بشم محمدرهام هم که نمونه ست والا دختر من علرغم اینکه دخمله از پسر شما شیطونتره


ممنون از لطفی که همیشه بهم داری عزیزم انشالله که همینطورباشم.
کاملا باهات موافقم عزیزم
گول این چهره معصوم وآرومشو نخور محبوبه جونم بسی شیطونه والبته من بسیار راضیم چون همیشه آرزوم بوده بچم شیطون ولی مودب باشه
محبوبه مامان الینا
21 مرداد 92 13:13
راستی دوستم رمز رمز قبلیه اما دوباره .واست تلگراف زدم جهت اطاعت امر


قربون خودت وروحیه مطاعت برم
سنا
21 مرداد 92 14:10
در یک کلمه=بهترینی



فدااااااااات
negin
21 مرداد 92 15:49
ماشالله به این نازنین پسر

آپم دوست گلم


به به چه سایت خوشمزه ای داری عزیزم
مامان سانلی
21 مرداد 92 23:36
تو بهترینی دوست گلممممممممممممم

حنتما حتما محمد رهام به شما افتخار خواهد کرد شک نکن...

سمانه جون تو یه چیزی فراتر از کافی هستی

در ضمن تصمیمی که شما برای پسر گلت میگیری بهترینه بدون توجه به بچه های دیگه....در امر خطیر فرزند پروری موفق باشی عزیزم


لطف داری دوست عزیزم
امیدوارم
واقعا امیدوارم تصمیماتم درست باشه تا درآینده از عذاب وجدان دق نکنم
همچنین شما دوست گلم عروسکتووووووووو ببووووووس
سمانه مامان ستایش
22 مرداد 92 3:35
سمانه جونم این موضوع که "من مامان خوبی هستم؟" واقعا دغدغه همه مامانست...من هم خیلی با این موضوع درگیرم و گاهی شده واقعا احساس کردم مامان خوبی نیستم و اونطور که باید برای کوچولوم وقت نمیذارم
اون موضوع آموزش زود هنگام که دیگه نگوووانقدر تبلیغات زیاده که احساس میکنی اگه اینکارو نکنی برای بچه ات داری در حقش کوتاهی و ظلم میکنی...ولی منم با نظر شما و همسرت موافقم.مگه آدم چند بار به دنیا میاد و قراره چند بار بچگی کنه؟!
دوست خوبم مطمئن باش محمدرهام عزیز فردا که بزرگ شد قدردان تمام زحماتیه که با عشق براش کشیدی

خیلی بده این فکر مدتهاست داره منو داغوون میکنه
آره والا بدجور مد شده وحسابی مامانا با این علم بچه هاشون پز میدن واین یعنی فقر فرهنگی
انشالله که ازم راضی باشه
مامان قندعسل
22 مرداد 92 9:35
قطعا یکی از بهترین مامانهایی هستی که تا امروز دیدم. مطمئن باش پسر گلت قدردان زحمتات هست.
منم گاهی اوقات با منطق خودم با آرتین برخورد میکنم و پشیمون میشم.دعا کن منم مامان خوبی باشم.


انشالله هممون مامانای خوبی باشیم،بله درسته اونا خیلی خیلی کوچیکتر از توقعات ما هستن
مامان قندعسل
22 مرداد 92 9:37
راجع به باسواد شدن منم همین نظرو داشتم ولی گاهی وقتا فکر میکردم نکنه کوتاهی میکنم.با خوندن این مطلب خوشحال شدم


خداروشکر که همفکریم وخوشحالم که خوشحال شدی
مريم مامان آريا
22 مرداد 92 16:47
عزيزم مطمئنم تو بهترين مامان دنيايي
اي کاش من هم براي آريا کم نذارم که ميذارم


ممنون از محبتت
انشالله هرچه زودتر به رضایت قلبی برسی ولی من ایمان دارم که هیچ مامانی برای بچه اش کم نمیذاره عزیزم
مامان آرتین
24 مرداد 92 0:37
خصوصیتی چک کن خانمی


ممنون عزیزم
مائده(ني ني بوس)
24 مرداد 92 9:00
عزيزم مطمئن باش همه مامانا سعي ميكنن بهترين براي بچشون باشن و هينطوري هم هست


بله قطعا همینطوره
خاله الهام
24 مرداد 92 12:12
واقعا سمانه جونم راست ميگي الان ما هم چند وقته درگير اين
هستيم كه كتاب آموزشي چي بگيريم؟؟؟؟
اصلا اين تبليغات و آموزشهارو گه آدم ميبينه دلش براي بازيهاي
بچگي خودش تنگ ميشه به نظرم اون موقع قشنگ تر بود


بله واقعا درسته،ماباید دنیای بچه هامونو پراز بازی وشادی وهیجان کنیم وجیب این آدمها رو پرنکنیم
مامان ساره وثنا
24 مرداد 92 15:42
عزيزم هميشه ودر تمام مراحل رشد بچه ،اين مادره كه نگران تربيت درست بچه است .غريزه مادرى مهمترين راهنماست چون بچه ها با هم فرق مى كنن وفقط مادره كه به بچه خودش اشراف كامل داره .بهترين تصميم همونيه كه ازدلت مى گذره بعدها تصميمات مهمتر وسختتري وجود داره كه اگه براى هركدوم بخواهى به خودت اين قدر سخت بگيرى زندگى هم سخت خواهد گذشت البته اين رو از تجربه هاى خودم ميگم ودوست خوبم پسر گلت داره وارد دوران لجبازى طبيعى سنش ميشه كه شخصيتش مستقل از وجود مادر ميشه و اگه روى اعمال نظر خودت در اين سن خيلى اصرار كنى اين لجبازى نهادينه ميشه در وجود بچه به جاى اينكه يه دوره گذرا باشه.اميدوارم هميشه در امر مادرى موفق و مطمئن باشى.


مممنون از راهنماییت عزیزم کاملا باهات موافقم
الی مامی آراد
27 مرداد 92 10:03
تبریک میگم وبلاگتون خیلی خوشگله پسرتون که مشالله یه تکه ماه میمونه


ممنون از حضورگرم ودل مهربونت عزیزم
سارا مامان راستین جون
29 مرداد 92 12:14
سلام عزیزم، زیاد نگران این مسائل نباش چون از این به بعد بخاطر شرایط سنی محمدرهام که دیگه میخواد مستقل باشه و کمتر حرفشنوی داره، از این چیزها زیاد می بینی تا جاییکه آبدیده میشی و به این روزها میخندی. درباره ی باسواد شدن بچه ها قبل از سن مدرسه من هم باهات موافقم چون خودم هم خیلی تحقیق کردم و به همین نتیجه رسیدم امیدوارم که بهترین تصمیمها رو برای بچه هامون گرفته باشیم و بگیریم و در آینده ازمون راضی باشند. به امید موفقیت


سلام عزیزم
جدا،پس باید خودمو آماده کنم.امیدوارم که تصمیممون درست باشه
مامان زری ترانه
30 مرداد 92 11:53
سلام مامانی . خدا براتون این کوچولو رو حفظ کنه . دوست داشتین به ما هم سر بزنید.


سلام عزیزم ممنون
به روی چشم