اتل متل توتوله 11
1392/07/11پنجشنبه
درود وروزخوش
میخوام از آخرین فرصتهام استفاده کنم؟؟؟
منظورم شن بازیه،آخه تا چند وقت دیگه که هوا خنک شه احتمالا شن بازی ما تعطیل شه،مگراینکه مامانی دلش به رحم بیاد وشنهای نازنینم رو به خونه راه بده!!!!!!!!!
درادامه مطلب منتظرحضورگرمتان هستیم
امروز رفتار وسواس گونه ونظیفیم رو کنار گذاشتم وهمون مدلی که مامانم دوست داره بازی کردم.هپلی هپوووووووووووووو
من ومامانم توی خونه خیلی با هم میرقصیم،ولی مامانم امروز اعتراف کرد که مهارت من بیشتره چون تا حالا مامان سمانه موفق نشده بود شن برقصونه!!!!!
چه قرکمری هم دارن این شنهای ورپریده
دست دست دست
حالا با هیجان وشور ونشاط بیشتر ادامه میدیم
خب حالا نوبت پوست رهامی هستش که صفاکنه
بازم شوتینگ شنها
خب حالا وقتشه که دوربین وسروکله مامان سمانه هم صفاکنن
گیلی لی لی
مامانی از صلاح جیغ استفاده نموده وفرار را بر قرار ترجیح دادن متاسفانه از صحنه عروس شدن وگُل پاشونشون عکسی نداریم.
اینم آخرین صحنه قبل از فرار مامان سمانه است
بیا جونم،بیــــــــــــــــــــــــــــــــــــا دیگه کاریت ندارم
به درخواست مامانی دست از سر موهام برداشتم وبه دست محترم عنایت نمودم.
به ذرات شن روی موهام دقت بفرمایید
مامانی برای اینکه از هجوم بی امان شنها به سر وکله اش نجات پیدا کنه دستشو قربانی کرد
این عکس صرفا جهت عمق فاجعه گرفته شده خخخخخخخخ
اینم پرچم رهام ساز
ویک ابتکار دیگر
بعد از شن بازی چی میچسبه؟؟
فوتبال ساحلیکه به دلیل نبود ساحل وامکانات ما گل کوچیک رو جایگزینش کردیم تا بلکه مسئولین مربوطه رسیدگی کنن
بیخود نیست فوتبالیستها کتونی میپوشن!!!!!!!!!!!وقتی صندل پات باشه پای بنده خدا دچار دوگانگی میشه که ایا توپ رو شوت کنه یا صندل رو؟؟؟؟؟؟
اگرم پای مربوطه هوشمند باشه مثل پای بنده که به طور همزمان هردورو شوت میکنه
این پله های نازنین که به دلیل وجود آسانسور بی استفاده موندن !!!!!!!گفتم یه کم توپ بازی کنن بلکه از این رخوت در بیان
از قل قل خوردن توپ روی پله ها خیلی لذت بردم وحسابی خندیدم.
تا یک روز خوش پاییزی دیگر بدورد
مامان نوشت:
عزیزدلم امروز به ما خیلی خوش گذشت،هم به من هم به شما ،این اولین باری بود که بدون درنظر گرفتن کثیف شدن موها ولباسات بازی کردی ونه تنها خودت رو بلکه من وفرش وپارکینگ رو هم حسابی شنی کردی واین کیفی عظیم بود برای من.دیدن پسرک برفی ونازم که توی شنها قل میخورد وهمزمان با پرتابشون به آسمون قهقهه میزد باعث شد لذتی وافر ببرم از دنیای کودکانه ی تو ومادرانه ی خودم.
بعد که بردمکت حمام حس کناردریا بودن بهم دست داد چون کف حمام پراز شن بود ،تمام اعضا وجوارحت به شن مزین شده بود.
بازم از عمه وشوهرعمه ی ممنونیم که این روزهای خوش رو با آوردن شن برای ما رقم زدن.
این بود یکی دیگر از شیرین شکرهای کودکانه های تو ومادرانه های من.
روزهای پاییزیت پر از برگ ریزون لبخند نازدار من.
شاد وکامروا باشید
بدرود