آقا محمدرهامم
1393/09/27
محمدرهام نوشت:
خاطرتون هست بابام برام میخوند
آقا محمدرهامه
شاهزاده ی ایرانه
یارامام زمانه
حالا من دارم آقاییم رو ثابت میکنم،همراه مامانم وخاله سعیده رفتیم دفتر خاله سوده ودریک جمع خیلی شیک وخانومانه حضور داشتم وجنتلمنانه رفتارکردم.
توی مسیر داخل مترو
کمی با اسباب بازیهای مهیار جون بازی کردم وبعدش به طور هدفمند چسبیدم به خاله سوده تا لب تاب رو دراختیارم بذاره ومن کارتون ببینم.
فقط وقتی مامانم ومامان خاله سوده با هم صحبت میکردن خاله سعیده با من قهرکرد!!!!!آخه من میوه نخوردم.
خاله جون خبرنداری من به عشق ژوراسیک پارک تازه یک ماهیه با هزار ادا واصول اندکی میوه تست میکنم.
بازم منو ببرین تو جمعتون
دیدین چه مظلومم!!!!!!!!
بای بای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی