تولد دسته جمعی فرشته های دوساله

سلام ودرود بی پایان

1391/11/13

در آستانه دوسالگی من و16تا از فرشته های بهمنی مثل پارسال به یک تولد بزرگ دعوت شدیم،تولدی که متعلق به خودمون بود،بله هر 17تاییمون دوساله شدیم.

اسامی غنچه های 2ساله

1-ارشان  2-رایان  3-کسرا  4-ایلیا  5-باران  6-باران بهاری  7-علی  8-صورنا  9-آراد  10-مایا  11-رها

12-آوینا   13-هانا   14-آروین  15-عسل  16-احسان  17-خودم

این شعر از طرف مامان سمانه تقدیم به همه ماست که البته شاعرمحترم باید بابت تغییرات داده شده، مامانی رو درک کنن آخه این شعر مخاطبش یک نفربود:

بازم شادي و بوسه ، گلاي سرخ و ميخک
ميگن کهنه نمي شه تولدت مبارک

تو اين روز طلايي که اومدید به دنیا

و جود پاکتون شد همدم خلوت ما

تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو اين روز
از اسمون فرستاد خدا  گلهای زيبا

يه کيک خيلي خوش طعم ،با چند تا شمع روشن
به نیت همتون فرشته های بهمن

الهي که هزارسال همين جشنو بگيريم
به خاطر شماهابه افتخار بودن

تو اين روز پر از عشق که با خنده شکفتيید
با يه گريه ي ساده به دنيا بله گفتيد

خوش آمدید عزیزان ،خوش آمدید عزیزان

این شما واینم عکسهای تولد با تم آدم برفی ویژه غنچه های زمستانی:

لبخنداجباری

من ودوستای نازم

کیک تولدمون

درانتظاررخصت برای فووووووووتیدن شمع

وبه نمایندگی از دوستای گلم شمعهاروفوووووت کردم

مامان نوشت:ببخش پسرم این تنها عکسی بود که از اون لحظه داشتم

درحال تماشای دوستانی که با انگشت به کیک حمله کرده بودن

حالا نوبت اجرای مراسم رقص چاقو بود که خانومی که مسئول برگزاری مراسم بود دست منو گرفت وآورد وسط وچاقو رو بهم داد تا نانای کنم منم یه کوچولو نانای کردم وبه سمت کیک رفتم وبازم به نمایندگی از دوستهام کیکو بریدم ،آخه من هنوز داغ بودم همش دوروز از جشن تولدم میگذشت ودوروز دیگه هم تا تولد اصلیم باقی مونده بود خلاصه کلی حرفه ای شدم تو این تیپ کارها.

حباب بازی:

اگه تونستید توی این عکس حباب رو پیدا کنید!!!!!!!!!

بیا آرادجون بادکنک بازی کنیم.

چه برفی گرفت یه مرتبه

تولد باتم برفی این عواقبم داره دیگه

ایشون عمورضا بابای رایان(همین گلی که پشت به دوربینه)هستن که اون روز عمو موسیقی بودن وخیلیییی زحمت کشیدن.

وقسمت هیجانی تولد یعنی بازی:

من-آویناورها

تا چند دقیقه بعد از گریه کردن رها من داشتم غصه میخوردم وهمش میگفتم:

مامان سمانه نینی چی شد؟؟؟؟؟؟؟نینی گِ یه(نینی گریه کرد)

من وایلیاجون

من وکسراجون

آقا مُنهانِ خسته وخواب آلود(عکاس خاله نیکی عزیز)

من ومامانم

تا تولد سه سالگی  دسته جمعی بدرود