نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

روزجهانی کودک ومهرگان

1393/8/6 10:26
642 بازدید
اشتراک گذاری

1393/07/16

سلام عروسکم،سلام ملوسکم،سلام مروارید زندگیم،سلام الماس کوه نورم،سلام فیروزه ی نیشابورم

سلام قیمتی ترین دارایی من وسلام هستی من

هرسال اولین روز ورود به ماه جدیدی از زندگیت توی مهرماه با روزجهانی کودک ومهرگان مصادف میشه.

مهرگان سومین روزآریایی(بعد از سپندارمذ وآب پاشونک) بود که با تحقیق ،امسال به روزهای من وشما اضافه شد البته نتونستم میزی که مدنظرم بود رو برات بچینم چون کل وقتمون با برنامه ی روزکودک پر شد ولی خوشحالم که دوستان از من ایده گرفتن واین روز رو گرامی داشتند .

به پیشنهاد مامان سمانه وبه زحمتهای خاله هانیه براتون یه جشن دسته جمعی گرفتیم یه جشنی مشابه تولد دسته جمعیتون که هرسال برگزار میکنیم.

خاله شبنم هم زحمت گیفت هاتون رو کشید وخیلی خیلی خوش گذشت ومراسمتون عاااااااالی برگزار شد ویک روز کودک به یاد موندنی براتون رقم خورد.

روزکودک

بفرمایید ادامه مطلب

توی آسانسور وآماده برای رفتن به کیدزلند ایرانیان

روزکودک

حرکات ورزشی یک ورزشکار همیشه درصحنه درآسانسور

روزکودک

وبه محض ورود یک پرش جانانه دراستختر توپ محبوب

روزکودک

تعجب نکنید که چقدر همه چی ومخصوصا توپها تمیزن!!!!!!!!!!

تازه قراربود هفدهم کیدزلند افتتاح بشه وما یک روز قبل از افتتاحیه اونجا رو مزین کردیمخندونک

روزکودک

پسرکم عاشق مستند وورزشه وهمه ی مسابقات المپیک وجهانی رو از شبکه های جهانی ورزشی دنبال میکنه  ودرکمال حیرت کرال رو یاد گرفته،البته نه توی آب بلکه توی توپبوس

کرال سینهآرام

روزکودک

کرال پشتچشمک

روزکودک

 

روزکودک

قربون خندیدنتبوسمثل ماه تابیدنتمحبت

روزکودک

 

روزکودک

 

روزکودک

آراد-محمدرهام-ارشان

روزکودک

پارسا-آراد-محمدرهام-باران

روزکودک

محمدامین-رها-آراد-پارسا-محمدرهام وارشان درحال خروج

روزکودک

رستا(خواهرکوچولوی رها)توی این عکس اضافه شده

روزکودک

رها ومحمدرهام درحال پرتاب توپ به دیوارزبان

روزکودک

عکس پایینی رو خاله سعیده زحمت کشیده ازت گرفته که از عکس من خیلی براقترهمحبتممنون سعیده جونمبوس

روزکودک

وبازهم حرکات آکروباتیک

روزکودک

وسقوط آزاد

روزکودک

 

روزکودک

این عکس هم هنرخاله سعیده ست،توپ سبز حاصل شوتینگ محمدرهام عزیزمبوس

 

روزکودک

دورفیق شفیق

رایان ومحمدرهام

روزکودک

 

روزکودک

این عکسو من گرفتم که باران خوب افتاده

روزکودک

واین عکسو خاله شبنم که شما خوب افتادی

جالبه واقعابوس

روزکودک

 

روزکودک

 

روزکودک

 

روزکودک

محمدرهام وآراد که از اولین بارکه همو دیدن به هم به شدت علاقه داشتن ودارنبوس

روزکودک

ونوبتی هم که باشه نوبت ناهارهخوشمزهکارکیدزلند یه ایراد بزرگ داشت که اول غذای مامانا رو آوردن وبعد غذای بچه ها.حالا ما برای خودمون وبچه ها گوشت وقارچ سفارش داده بودیم ولی عموما توی رستورانهای کودک اول غذای بچه ها سرو میشهخواب آلود

روزکودک

این تصویر روی سقف بالای سرمون بود که موقع ناهار یا بهتره بگم تنها دقایقی که نازدارم نشست کاملا توجهش رو جلب کرده بود وبا لذت به همه نشونش میداد.چشمک

روزکودک

اینم پیتزای فرشته های بهمنیبوس

روزکودک

ودسرخوشمزه

روزکودک

چوب شورهای شکلاتیخوشمزه

روزکودک

شکلاتخوشمزه

روزکودک

وگیفتهای تولد که خاله شبنم زحمتشو کشیده بودنبوس

روزکودک

خاله زهرا مامان علی جون این لباس خروسکی رو آورده بودن وما خیلی خوشحال شدیم وازشون یک عالمه ممنونیمبوس

روزکودک

رها وخروس کوچولومحبت

روزکودک

خروس غمگینگریه

روزکودک

خروس قویآرام

روزکودک

خروس شادآرام

روزکودک

جوجه پرطلا خروس شده

دستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

دستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

ببین چقدر ملوس شده

دستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

دستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

روزکودک

دلبری یک مرغچه برای خروسچهخنده

روزکودک

ودوتایی با هم صحبت کردن راجع به کله ی خروس وضعفی رفتن از خنده که کم مونده بود درسته قورتشون بدمزیبا

روزکودک

 

روزکودک

 

روزکودک

حالا نوبت کاپ کیک فرشته ها شدتشویق

روزکودک

 

روزکودک

امیرطاها-علی-امین-باران-عسل-رها-باران-ارشان-محمدرهام

روزکودک

 

روزکودک

تست مزهخوشمزه

روزکودک

 

روزکودک

 

روزکودک

 

روزکودک

وبازهم بازی وشادی

روزکودک

حالا نوبت دوست جونم آراده

روزکودک

 

روزکودک

 

روزکودک

سه تا نینی کوچولو خواهران فرشته های بهمنی هستن

رستا خواهررها

ترنم خواهرباران

نیکاخواهر احسان

جای رادمان برادرباران ونگین خواهر امین هم خالی بودمحبت

روزکودک

مامان وپسری که حاضر نیست لحظه ای از بازی دست بکشه ویه عکس بگیرهخسته

روزکودک

 

روزکودک

وعکس دسته جمعیبوس

روزکودک

رهام نوشت:

من وآراد همش قربون صدقه ی هم میرفتیم آراد منو "دوستم"صدا میزد ومدام دوست داشت دست همو بگیریم ،منم همش بهش میگفتم عزیزم

وقتی هم که آراد ازم جدا میشد با تمام توان صداش میزدم آراد طوریکه مامانم واقعا نگران حنجره م میشد

روزکودک

دنبال بازی

روزکودک

 

روزکودک

 

روزکودک

خاله شیرین ما رو تا جایی از مسیررسوند که واقعا ازش ممنونیممحبتوبعدش با تاکسی برگشتیم،خیلی سخته که مامان زانوش هنوز درد میکنه ونمیتونه رانندگی کنه،اون روز کلی توی ترافیک موندیم واذیت شدیمعصبانیبابایی هم مارو رسوند ولی برگشت به عهده ی خودمون بود.

روزکودک

توی ماشین مامانم پرسید بهتون خوش گذشت فسقلی ها؟؟

من سریع گفتم:

نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه

خاله شیرین گفت چرا؟؟این همه بازی کردی خاله جون!!!!!!!!

گفتم:نه ،نه!!باید انقدربازی میکردم تا خسته بشم

مامانم وخاله هاج وواج موندن که سه ساعت کم بوده واقعا!!؟!؟!؟؟!؟!

روزکودک

اینم نیکا جونه خواهر احسان که من ومامانم عاشقشیم

اینجا نیکاسادات سه ماهه ونه روزشهبوس

روزکودک

تا روزجهانی کودک سال 94

بدروووووووووووووود

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (2)

سحرمامی آرتین
8 آبان 93 9:10
خاله قربونش...چه عکسای خوشگلی،چه لباس نانازی،چه گل پسرخوشتیپی.
ღمحمدرهام ومامان سمانهღ
پاسخ
لطف داری خاله جونم
✿✿✿ الهه مامان روشا جون✿✿✿
19 آبان 93 10:45
وای ایده ی خیلی خوبی بود بسیار عالی بسیار زیبا و قطعا خاره ای جاودانه براشون به جا گذاشتید.
ღمحمدرهام ومامان سمانهღ
پاسخ
خیلی خوب بود جاتون خالی