باغ وحش
1393/10/26جمعه
دیروز با عمو اینا حدود هشت ساعت توی میلاد نور میچرخیدیم وتو ماهکم حسابی با ما همکاری کردی ،حتی یه ذره هم غر نزدی،آخه عاشق خرید وگردشی زنعمو هم یه قطار خوشگل برات هدیه خرید وکیف کرده بود از آرومی وهمکاری شما
برای همین تصمیم گرفتیم جمعه رو به تفریح مورد علاقه ت اختصاص بدیم البته مورد علاقه ی شما وعموت
بابایی رفت سرکار وما چهار تایی رفتیم باغ وحشجای بابایی واقعا خالی بود
ادامه
بدون شرح:
فرزندم امیدزندگیم
فرزندم هوای کودکیم
فرزندم تپش قلب زندگیم
فرزندم بهانه ی ابد شکر گذاریم
فرزندم،برق چشمانت ،تلالو نور خورشید ورقص نور روی مژه ها وابروانت روح زندگی درمن میدمد.
عاشقانه میدوستمت فرزندم
بدرود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی