نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

واکسن 18ماهگی

1391/10/3 23:23
507 بازدید
اشتراک گذاری
تاريخ : شنبه 21 مرداد 1391 | 21:52 | نویسنده : مامان سمانه

سلام ودرود وتسلیت به مناسبت شهادت مولای متقیان علی(ع)

 

گل توگلدون سلام،قندتوقندون سلام ،عزیزخونه ام سلام،یکی یه دونه ام سلام

ماه من روزچهارشنبه1391/05/18که با 19ماه رمضون وضربت خوردن مولامون مصادف شده بود شما رو بریم وواکسنت رو زدیم.وقتیکه توی اتاق انتظار نشسته بودیم تا نوبتمون بشه با کنجکاوی فراوون رفتی تا ببینی علت گریه بچه ها چیه؟؟؟وقتی متوجه شدی توی اتاق واکسانیسیون چه خبره خیلی ریلکس به من وبابی گفتی بییــــم(بریم)وما بهت گفتیم تازه اومدیم کجابریم؟؟؟؟بعدش رفتی جلوی درب درمانگاه وبه ما نگاه کردی وگفتی:بییـــــــــــم وما داشتیم نگاهت میکردیم که ناگهان زدی زیر گریه وملتماسانه گفتی:بییـــــــــم.................بییــــــــــــــــــــــــم

وبابی شمارو بغل کرد وبرد بیرون تا اذیت نشی ووقتی نوبتمون شد بعد از قد ووزن وارد اتاق واکسیناسیون شدیم که شما مجدادا"نوای بییـــــــــــــــــــــــم سردادی وخانوم مسئول گفت بچه خبر نداره چه بلایی میخوام سرش بیارم.......غافل از اینکه این به اصطلاح بچه(به قول بابی:بچه نه!!!!!پسرم مَردِ،مَردِ باباشه)از همه چی با خبره!!!!!!!تعجبتعجب

واکسن

این اتفاق وقتی 2ماهه بودی هم افتاد.با این تفاوت که وقتی واکسنت رو زدی واومدیم خونه من متوجه شدم که شما عزیز دلم قطره فلج اطفال رو بالا آوردی ومن مجبور شدم مجدادا"ببرمت درمانگاه،تاواکسن خوراکیت تجدید بشه وقتی از درب درمانگاه واردشدیم زدی زیرگریه ومن بردمت بیرون وبه محض خارج شدن ساکت شدی ومجدادا"واردشدم وشما زدی زیر گریه واین مسئله که شما مکان رو یادته به من وخانوم مسئول ثابت شد.ماشاءلله به هوش سرشار پسرم.خواننده محترم ماشاءلله یادت نره!!!!!لبخندلبخند

واکسن

قربون صبر وشکیباییت برم .دل من وبابایی ریش شد وقتی اون سرسرنگهای کند ایرانی با فشار وارد دست وپات شد ومطمئن باش اگه میدونستیم حتما"با خودمون سر سرنگ خارجکی میبردیم،تا کمتر اذیت بشی وانقدر گریه نکنی که توی تاریخچه واکسن زدنات این گریه بی سابقه بود عزیز مامان.

واکسن

اینها هم آثار جنایت سرسرنگهای ایرانی

دست راست

واکسن

پای چپ

واکسن

ماهکم معمولا"همه بچه ها بعد از واکسن یک روز استراحت میکنن وراه نمیرن ولی تو بزرگمردکوچک وشکیبای من با لنگ لنگان راه رفتنت اشک مامان روحسابی در آوردی.هرچی بابابی دنبال پمادی که پزشکت تجویزکرده بود تا دردت ساکت بشه گشت پیدا نکرد ومن وبابایی شاهد درد وناله شما به هنگام نشتن وراه رفتن بودیم.گلکم حتی توی خواب هم ناله میکردی!!بمیرم الهـــــــــــــــــــــــــــــــی

خداروشکر که دیگه پروسه واکسن تا 6سالگی تمومه که خیلی غمباره بچت رو شاد وشنگول ببری درمانگاه وتب کرده ودردمند وبیحال برگردونی خونهگریهگریه

 

1391/05/18

خواب عصرگاهی فرشته مصدوم

واکسن

برای افطاررفتیم خونه پدرجون وشما کلی با دایی بازی کردی ودل همه رو با راه رفتنت کباب کردی.وبا اون پای دردمندت صندلهای مامی جونم پوشیدی وقدم زدی.الهی مامان دورت بگرده.

واکسن

1391/05/19

الهی فدات شم نفس مامان.ببین چطوری از دستهای نازت به عنوان کمک در راه رفتن استفاده میکردی.

واکسن

 

واکسن

بمیرم برات گل من،که درد توی چهره معصومت موج میزنه!!!

واکسن

 

واکسن

یکی از شعرهای معروفمون که توی این 2-3روز خیلی برات خوندم:

الهی فدات شم

فدای چشات شم

پسمل قشنگم

لپتو بِکشم

عزیزمادر

همه چیز مادر

واکسن

نتیجه گیری واکسنی:

بهترین واکسن:یک سالگی

بدترین واکسن:چهارماهگی

غمبار ترین واکسن:هجده ماهگی

 واکسن

خدایا شکرت که پسرنازم الان خوبه

خدایا شکرت که به لطف این واکسنها پسرم در امنیت سلامت بیشتری قرار میگیره.

خدایا شکرت که فرزند بردباری نصیبم کردی .وبی شک صبر پسرم آثار سوره والعصرِ که در بارداریم میخوندم .

با آرزوی سلامت روز افزون برای همه فرشته های روی زمین.

واکسن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)