نازدار ما،محمدرهامنازدار ما،محمدرهام، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه سن داره

❤❤محمدرهام هستی مامان وبابا❤❤

اولین ودهمین

درود بی پایان من درتاریخ 1391/12/27 برای اولین بار توسط آرایشگری غیر از مامان سمانه پیرایش شدم.مامانم همیشه میگفت من تا دوسالگی پسرگلم رو اصلاح میکنم ولی بعد از اون باید احساس مردونگی وبزرگ شدن کنه ،البته ناگفته نماند که به مناسبت تولدم منو بردن ولی عمو آرایشگر موهای منو نزد وگفت حیفه موهاش هم خوشگل زده شده وهم خوشگله فقط براش سشوار بزنید که متاسفانه مامانم سشوارنزد برام وگفت موهای گلمو خدا سشوارزده مگه دختـــــــــــــــــــــــره!!!!!!!!!!!!!که من سشوار به دست شم وبدین ترتیب بنده برای اولین بار به آرایشگاه رفتم وبرای دهمین بار پیرایش شدم ودر آخرین ساعات بیست وهفتم واولین ساعات بیست وهشتم این امر میسرشد   ای...
6 فروردين 1392

یک روز خوب برفی

درود وخوش آمد به همه دوستهاوخاله های گل ومهربون   1391/12/17 بله ،به همین زودی اولین ماهگرد از سومین سال زمینی شدنم هم رسید ومن 25ماهه شدم یادش بخیر یه زمانی رقم ماهگردهام یه دونه ای بود  مامان سمانه ام میگه انشالله رقمهای ماهگردم به بینهایت برسه مادره دیگه مامانی یه عهد جانانه بین خودش ومن گذاشته بود که به میمنت 25ماهه شدن من بریم یه گردش اساسی وویژه ی من که حسابی بهم خوش بگذره ،که البته قرار بود با 2روز تاخیر برگزار بشه چون 15اسفند مامانی آزمون داشت وفرداشم خسته بود خلاصه روز موعود رسید،صبح زود که مامانی رفت سر کمد تا لباس برداره دید که اااااااااااااااااااااای دل غافل عجب برفی اومده وبا خودش گفت ای بابا امر...
18 اسفند 1391

گردش زمستانی

سلام سلام صدتا سلام هزار وسیصد تا سلام   1391/11/20جمعه با وجود اینکه یک هفته از تحریم شیر مادر گذشته ولی من هنوز یادمه وبهونه میگرم ومدام میگم بریم گَدِش(گردش) واین شد که مامی جون وپدرجونم برنامه گردش ریختن آخه ما دوباره اومدیم وخونشون موندیم علتشم بیماری سخت سرماخوردگی باباییه که دکتر بهش گفته بود شدیدا واگیر داره ،بنده خدا بابایی انقدر حالش بد یود که با ما گردشم نیومد البته مامی جون براش خوراکیهای مقوی وخوشمزه میپزه وپدرجونم میره بهش سر میزنه وبراش میبره تازودی خوب بشه   جاتون خالی رفتیم چیتگر     اول از همه با این نینی که اسمش نیایش بود آشنا شدم وبهش بادکنک دادم. &n...
2 اسفند 1391