یه ❤پسر❤دارم شاه نداره
1392/03/07
سلام دوستان گل وماهم خوبید؟؟؟؟؟یه پست میخوام بذارم دل همتون آب بشهبذارید اززبون خودش بذارم که بیشتر دلتون آب بشهقربون دل همتون ،بفـــــــــــــــــــرمایید
درراستای استقبال خاله های گل ومهربون از پست یکدلان همدل من ومامانم اومدیم بیشتر بهتون پُز بدیمبععععععععععععله اینک این شما واینهم چندی دیگر از تواناییهای بنده
قبل از دست به کار شدن مامانم،خودم مسواک میزنم
قد وبالام کوتاهه چشم وابروم سیاهه
مامان خوبی دارم میشونه رو کابینت
کمکش ظرف میشورم شستنی، دونه دونه
غروب که بابایی از سرکار اومد با هم رفتیم آرایشگاه به منظور یازدهمین پیرایش من .مامانی هم مشغول پخت شام شد که ناگهان رعد وبرق وبارون شدیدی آغاز شد ومامانی زیر گاز وخاموش کرد واومد دنبال ما که من سرما نخورم،البته اگه موهای بارون زده ومدل به هم ریخته اش رو ببینید متوجه میشید که مامانی با چه مسافتی از آرایشگاه پارک کرده بود،درحدی که اگه پیاده میومدیم خونه زودتر میرسیدیم
بعد از ورودمون سریع مامان مشغول ادامه ی پخت وپز شد ومنم که از گرسنگی هلاک بودم(ناهار نخورده بودم)کمکش کردم که زودتر شام بخوریم .اینم کتلتهای رهام ساز که به خاطر خطرش توسط مامانی سرخ شد
این اولین بار بود کتلت فُرم میدادم ولی قبلا"کمک مامانم گوشت قلقلی وکوفته درست کرده بودم.این یک شگرد مادرانه است که نینی کم غذا ،میلش به خوردن بیشتر بشه
بفرماییــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
هوووووووووووم،خوشمزه است
واین هم یکی از عادتهای روزانمه،نظاره درآینه ی فر
والبتـــــــــــــــــــــــــــــه مزین نمودن شیشه ی فر به آثارانگشتم،به قول مامانم هدیه ای که چندبار درروز برای مامانم به جا گذاشته میشه
خسته وخواب آلود
قابل توجه خاله های دختـــــــــــــــــــردار:
خواهش میکنم اصرار نفرمایید وبیشتر از این خجالتم ندید که آب میشم ومیرم تو صندلی.
من هنوز خیلی کارها باید یاد بگیرم وبه هیچ عنوان قصد از دواج نــــــــــــــــــــــــــــدارم
همتون رو خیلیییییییییییییییی شدید دوست دارم
تادیدار بعدی بای